شب بو

نظم نوشت یک ناظم

شب بو

نظم نوشت یک ناظم

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

کدخدا گفته که از خانه کسی در نرود

دِه قرنطینه و با قفل کسی وَر نرود

 همچنین گفته که اینترنت‌تان مجّانی‌ست

تا که در خانه کسی حوصله‌اش سر نرود

گاوتان مُرد اگر هم به در‌َک! هیچ کسی

خارج از خانه پیِ یونجه و شبدر نرود

مؤمنان! کلّ عباداتِ جماعت تعطیل

شیخ هم قولِ شرف داده که منبر نرود

راستی عقد و عروسی شده موکول به بعد

بابت صیغه کسی جانبِ محضر نرود

کدخدا گفت نه تنها که شمال آلوده‌است

هیچ کس سمت قم و مشهد و بندر نرود

 عاشقان در کف معشوق بمانند ولی

عاشقی دور برِ خانه‌ی دلبر نرود

 قول داده‌‌ست که بهداشت به ما ماسک دهد

تا کسی سمت دو تا برگ چغندر نرود

 مَردمِ دِه بخدا وضع خراب است! کمک

تا که اوضاع از این مرحله بدتر نرود

 کدخدا خسته شد و سُرفه خشکی‌ زد و گفت

بخدا آب گـَلو بود...! کسی در نرود

 شیخ با خسته نباشید، دم گوشش گفت

حرف در کلّه‌ی این... خواهرمادر..! نرود!

  • محمد رضا باب الخانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی