شب بو

نظم نوشت یک ناظم

شب بو

نظم نوشت یک ناظم

طبقه بندی موضوعی
پیوندها

آدمی که کار دارد، کار می خواهد چه کار؟

خانه بی بام و در، دیوار می خواهد چه کار؟

شاعری که شعر نو می گوید و شعر سپید،

مثنوی یا مخزن الاسرار می خواهد چه کار؟

کاغذ او کاغذ سیگار باشد بهتر است

شاعر اصلا کاغذِ آچار می خواهد چه کار؟

هم سفید و هم خز است و هم مُد امروز نیست

مانده ام این ریش را «ستّار» می خواهد چه کار؟

آن صدای مخملی، بی ساز خیلی بهتر است

من نمی فهمم «حسن» گیتار می خواهد چه کار؟

حضرت مجنون فقط لیلی به دردش می خورد

در بیابان ها، کش شلوار می خواهد چه کار؟

سرزمین بی حساب و بی کتاب از هر نظر

در شگفتم مرکز آمار می خواهد چه کار؟

اصفهان خشک و بی آب و علف، در حیرتم

زنده رودش مرغ ماهی خوار می خواهد چه کار؟

با دو لنز سبز، وقتی چشم رنگی می شود،

سینمای مملکت «گلزار» می خواهد چه کار؟

کارگردانی که سیمرغ بلورین برده است

من نمی دانم دگر اسکار می خواهد چه کار؟

شاعری که بیت بیتِ شعرهایش آبکی ست

جمله «تکرار کن، تکرار» می خواهد چه کار؟

شوفری که با «یساری» روز و شب سر کرده است

پشت خاور، سی دی «عصّار» می خواهد چه کار؟

هشت تا گُل خورده این دروازه بان تیره بخت

من نمی فهمم دگر اخطار می خواهد چه کار؟

کار بسیار است و بیکاری کم و فرصت زیاد

واقعا کشور وزیر کار می خواهد چه کار؟!

  • محمد رضا باب الخانی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی